English
منطقه گرمسار در يكصد كيلومتري جنوب شرقي تهران و برسر راه اصلي تهران مشهد قرار دارد از ديرباز اين دشت حاصلخيز و مستعد مامن گروههاي مختلف كشور بوده است كه به علل مختلف به اين منطقه كوچانده شده و يا اينكه اختياري اسكان يافته اند تنوع قومي در اين منطقه به قدري است كه لقب جزيره اقوام به آن نهاده شده است .
برنارد هوركاد عضو انجمن ايران شناسي فرانسه در تهران در اين باره مينويسد در دامنه هاي جنوبي البرز در شرق تهران بيست گروه عشايري از همه استانهاي ايران گرد آمده اند و از اين لحاظ در كنار دروازه پايتخت چكيده مردم شناسي تمامي كشور وجود دارد .
مهمترين گروههاي ايلي اين شهرستان عبارتند از اصانلو ،اليكايي يا علي كايي، پازوكي ،عرب عامري ،لر ،كرد ،نفر، بختياري ،باصري ،كتي ،گيلك ،عرب معصومي ،عرب سرهنگي ،عرب درازي وهداوند .
منشا ايل اليكايي اليكا است كه از منطقه اي به همين نام در چالوس به اين منطقه آمده اند اين ايل شامل نه طايفه است كه عبارتند از گيلوري ، قندالي ، قاسمي ، عاشوري ، ابوالي يا ابولي ، شاه حسيني ، قنبري ، گليني و كاشاني در حال حاضر مهمترين گروه عشايري شهرستان گرمسار را اليكايي ها تشكيل مي دهند كه بر اساس سرشماري كوچنده تيرماه سال 1377 تعداد 275 خانوار با جمعيت 1255 تفر به زندگي نيمه كوچ نشيني مي پردازند ييلاق آنها شامل ارتفاعات شمال گرمسار معروف به گيلور و مناطق ييلاقي فيروزكوه ،دماوند و پلور در استان تهران و قشلاق آنها حواشي كوير شرق و غرب گرمسار است .
سردره خوار و دشت خوار گرمسار فعلي طي چند قرن اخير همواره مورد توجه حكام و سلاطين ايران بوده و به منظور ايجاد حفاظي براي شرق تهران از تجاوزات مكرر سواران تركمن ، گروههايي از ايلات مختلف از جمله تركها را به اين ناحيه كوچ داده اند ازجمله مهمترين ايلات ترك 1200 خانواراصانلو است كه در سال 1210 ه ق به دستور آقامحمدخان فاجاراز خمسه زنجان به خوار كوچانده شده اند در دوره سلطنت رضا شاه تشكيلات ايل اصانلو از سران و روساي ايل اصانلو رشيدسلطان ،سيف اله خان ،آقارضاخان و جليل خان را مينوان نام برد مهمترين طوايف اين ايل عبارتند از قباخلو ،قزلو ،جورابلو ، ترامشلو، چوزوكلو،ميرآخورلو، چاپشلو، يوردخانلو، رشمه لو ، خالقلو ، ايمان خانلو و كنشلو .
كتي ها كه اصالتا از اعراب نجد عمان هستند ، در قرون اوليه اسلام به نواحي فارس و خوزستان مهاجرت كرده اند كتي هاي ورامين و گرمسار از فارس به اين نواحي مهاجرت كرده اند تاريخ كوچ آنها به دوره قاجاريه مي رسد .
ايل پازوكي تقريباحدود ۴۰۰ سال پيش در زمان سلطنت خاندان صفويه از اروميه تبعيد و در خوار و ورامين و روستاهاي طرود وحصاربن فيروزكوه اسكان يافته اند .
طايفه عرب عامري از فارس به اين منطقه كوچانده شده اند و در روستاي كهن آباد كه در گذشته به اوبه عرب مشهور بوده است اسكان يافته اند .
افراد ايل نفر از شيراز به گرمسار مهاجرت كرده اند وجه تسميه اين ايل به نفر آن است كه در زمان نادرشاه و زنديه رياست آن به عهده حاجي حسينقلي خان نفر واگذار شده بود و چون مشاراليه متنفذ و در دربار پادشاه داراي نفوذ و اعتبار بود ايل مزبور كم كم به نام او موسوم شد نفري ها در روستاي قشلاق نفر ساكن هستند .
كردهاي گرمسار شامل دو طايفه شادلو و قراچورلو مي باشد تاريخ استقرار آنها به سال ۱۰۰۶ ه ق كه حركت تاريخي كرد از جنوب قفقاز به آذربايجان و از آنجا به خوار و ورامين و از آنجا به خراسان انتقال يافته اند، ميرسد برخي از قراچورلو ها و شادلو ها در خوار و ورامين اسكان يافته اند كردها در روستاهاي حسن آباد كردها ،علي آباد،قلعه خرابه و جليل آباد ساكنند .
در اوايل قرن حاضر نيز گروههاي مختلف لر از استانهاي لرنشين كشور به اين منطقه كوچانده شده اند كه پس از مدت كوتاهي به موطن اصلي خود باز گشته اند و بر طبق سندي ۱۰۰خانوار لر در قراء اربابي و خالصه خوار اسكان يافته اند از گروههاي ديگر لر گرمسار زندي ها هستند كه در روستاي لجران ساكنند .
گيلكها ساكن روستاهاي منطقه رامه در شمال شرق شهرستان شامل رامه بالا ، رامه پايين ،چهارطاق و قاليباف را گيلكها تشكيل مي دهند .
علاوه بر گروههاي قومي ذكر شده بايد از مهاجرين استان مركزي ، كاشاني ها ، اهالي اردستان و نطنز نيز نام برد به عنوان مثال سيدهاي طباطبايي از اهالي زواره اردستان هستند كه در روستاي قاطول به سر مي برند .

براساس آمارهاي نيروي انساني گرمسار يكي از بالاترين آمار نسبت جمعيت را در افراد داراي تحصيلات عاليه دارا ميباشد چنانچه به ازاء هر ۷۵ نفر يك نفر بامدرك كارشناسي وجود دارد .
شهرستان گرمسار با توليد حدود ۷۰ درصد نمك و ۶۰ درصد پودرسولفات سديم كشور رتبه اول توليد اين دو ماده را دركشور به خود اختصاص داده است .
متوسط حداكثر درجه حرارت ۴۰ و متوسط حداقل ۴- درجه سانتي گراد است و ميانگين بارندگي ساليانه ۹/۹ سانتيمتر است .

قصرهاي متروك وشگفت انگيز bahram
قصرشاه عباسي (قصر بهرام)
بزرگترين ساختمان قديمي دامنه شمالي سياه كوه كه در فاصله ۱۵۰ كيلومتري شرق تهران بين عين الرشيد و چشمه شاه در ارتفاع ۱۰۲۴ متري بنا شده كه بر سر راه قديمي و تاريخي كاروان روي كوير و در مسير اصفهان كاشان خوار(گرمسار) و خراسان بوده است.
بناي بيروني قصر چهارگوش و داراي چند برج و با دروازه شمالي و جنوبي است و رو كار آن از سنگهاي بزرگ آهكي صيقلي شده سفيد رنگ ميباشد كه از كوههاي نزديك آورده شده . در اطراف قصر شش برج بنا شده و سردر آن را سنگ بزرگ يكپارچه تشكيل ميدهدودر دوطرف سردر بنادو طاق كوچك قرار داردكه گويا قراولخانه محسوب مي شده.

قصر عين الرشيد

دومين بنا در منطقه سياهكوه ساختماني تماما آجري است در سه كيلومتري جنوب شرقي قصر شاه عباسي بنام (قصر عين الرشيد) و در كنار آن آب گوگرد كوچكي با گرماي ۱۷ يا ۱۸ قرار گرفته است.

قصرحرمسرا

اين بنا ساختماني است كوچك و ساده تر از دو بناي ديگر و در يك كيلومتري جنوب قصر شاه عباسي كه در ميان تپه ماهوري خشك و تيره رنگ افتاده و آب مصرفي آن ازهمان مجراي سنگي چشمه شاه آورده ميشد. چيزي كه در اين بنا جلب توجه ميكند تالار بزرگ باشكوهي است كه سقف آن گنبدي شكل است .

آثار باستاني و ابنيه تاريخي AbAnbar

منطقه گرمسار نيز مانند نقاط ديگر ايران به سبب قدمت تاريخي داراي آثار باستاني فراواني است كه هر يك نمونه و شاهد بارزي ازوضع آباد اين ناحيه در گذشته به شمار مي رود . اين آثار اغلب خرابه هاي قلا عي عظيم است كه حاليه به صورت تپه هاي بزرگ خود نايي ميكند . مطالعه در احوال باستاني اين ناحيه به جهت از بين رفتن آثار بناهاي آن عصر كه اكثرا از خشت خام ساخته شده بودند ,بسيار پيچيده و دشوار است و هنوز حفاري دقيقي نيز در تپه هاي مذكور به عمل نيامده و در كاوشهائي كه به وسيله اشخاص انجام گرفته است كم و بيش آثار گرانبهايي قديمي چون سكه هاي طلا و نقره مربوط به دوره بعداز اسلام وعصر سا سانيان و اشياء ديگر از قبيل ظروف سفالي و شمعدانهاي فلزي و ظروف منقوش در اين گونه حفاريها يافت شده ولي به علت عدم تخصص افراد و ندانشتن توجه و دقت كافي ,اشياءفوق اغلب خورد شده وارزش واقعي خود را از دست داده اند . حفاريهايي كه تا كنون در اين شهرستان انجام شده به جز يكي دو مورد بقيه بدون اجازه دولت و مخفيانه صورت گرفته و بدين سبب از اشياءمكشوفه اطلاعاتي در دست نيست .در گذشته يك هيئت انگليسي به رياست مستر چرچيل براي تجسس در امر باستان شناسي عازم اين سامان شدند و منطقه عمليات آنان در تپه امامزاده ذوالفقارواقع در مشرق گرمسار قرار داشت طبق اظهارات يكي از پيرمردان محل در آن زمان شخصا ناظر عمليات حفاري در منطقه مذكور بوده ,اين هيئت پول و سكه هاي فراواني از تپه نامبرده به دست آوردند واز جمله اشيائيكه توسط آنان يافت شد چند ميز و صندلي جالب و گران قيمت و همچنين يك تابوت كه جسد (مرده )داخل آن داراي كفني از پارچه مخصوص بوده وجنس تابوت نيز از جنس بلور و طلا ذكر مي نمايند .در اين حفاري همچنين قطعاتي از ظروف مختلف نيز كشف شده است .

رودخانه حبله رود bahram

در كشور ايران بعلت كمي باران و وجود آب و هواي خشك ، رودهاي بزرگي مانند نقاط ديگر جهان وجود ندارد و بيشتر رودهاي اين كشور كم آب و با شيب تند در مسير كوتاه خود با تغيير فاحش مقدارآب ، در فصول مختلف سال در جريانند و حتي بعضي از آنها در فصل تابستان بكلي خشك ميشوند و گاه اتفاق مي افتد جريان آبي به مقدار كم وناچيز را در اين سرزمين بنام رود مي شناسند،رودهاي گرمسار نيز مانند اغلب رودهاي ايران كم آب هستند . تنها رود گرمسار حبله رود نام دارد كه در كتب قديم هيلرود و حبل رود نيز آمده است ، اين رود كشت و زرع گرمسار را مشروب مينمايد.

شاخه هاي اصلي حبله رود به شرح زيراست :
رودگلزگن

اين رود از كوههاي شمالي فيروزكوه از كوههاي ساوواشي سرچشمه ميگيرد و پس از گذشتن از تنگه واشي و عبور از چمن فيروزكوه به دو رود ديگر مي پيوندد و اين دو رود عبارتند از: رود گورسفيد كه از حوالي گردنه بشم سرچشمه ميگيرد و در چمن گورسفيد در شمال فيروزكوه جريان مي يابد و رود ديگر از چمن شورستان و كنگرخاني گذشته و پس از اتصال به دو شاخه فوق الذكر بسمت مغرب روان مي شود .

شاخه نمرود

نمرود از كوههاي قاري داغ (قاري داغ يا قارلي داغ يك نام تركي يعني كوه برفي است .) سرچشمه گرفته و خود داراي دو شعبه است يكي از محال قزانچاي و كوههاي نجف در وزرمان (زرايمان) و وزنا و كلك و سفيدآب رخش سرچشمه ميگيرد و ديگري از ارتفاعات لزور ميروزان و چنار و ارجمند سرازير شده و پس از پشت سر گذاشتن بلوك فرح رود در محلي به نام دو آب وشتان )دوآب علي آباد ) به شاخه قزانچاي مي پيوندد و پس از عبور از تنگه سلبن بانام نمرود بسمت مغرب جريان مي يابد و پس از طي مسافتي با عبور از قرا هرانده و خمده در جليل آباد و ناحيه فرح آباد در جنوب ايستگاه راه آهن مهاباد به شاخه اصلي يعني گور سفيد مي پيوندد.

شاخه دليچاي

دليچاي نيز يك نام تركي بمعني رود و جوي ديوانه است و علت انجام اين نام همان شيب تند و عمل فرسايش و تخريبي اين رود در بستر خود مي باشد ) سرچشمه اين رود كه از كوه هاي جابان , كوههاي تار و مومج واقع در ناحيه دهستان ابر شيوه پشت كوه , بخش حومه دماوند است و آب آن از ذوب برفها چشمه سارهائي تامين ميشود كه در مكاني جمع مي شود و دو درياچه كوچك در كنار هم به وجود مي آورند. اين رود پس از گذشتن از روستاي هوير و دهنار و كهك و از محلي به نام دليچاي واقع در مسير جاده فيروزكوه – تهران عبور مي نمايد و ضمن عبور از مسافتي طولاني در سيمين دشت ( حسن آباد قديم ) به حبله رود وارد مي شود .

Top

Garmsar area, which was known before the beginning of the present century as Khar Rey, is located 100 km to the southeast of the capital city of Tehran on the main Tehran-Mashhad road. The area measuring 10,686 sq. km with a population of 75,000 is known as the "Island of Tribes" due to its tribal diversity. Under the reign of Karim Khan Zand, the tribes had no choice rather than migrating to the vicinity of the capital, once they were taken hostage. Various tribes including Elika'i from Chalous, Osanlou and Nafar of Turk origin, Katis of Arab origin, Hodavand Loris and Gilaks as well as some tribes from Kashan, Ardestan and Natanz.

Garmsar, which was known as Khar Rey until the present century is located 100 km to the southeast of Tehran along Tehran-Mashhad route. The area measuring 10,686 sq. km with a population of 75,000 is located at the climax of the overthrown cone of Habaleh Roud (river). The fertile plain has been a haven to various tribes, which have either migrated hither under pressure or voluntarily. Ethnic diversity in the area has resulted in its being known as the "Island of Tribes".

According to what is written in this respect by a member to the French Iranology Institute in Tehran, Bernard Hourcad, "Some 20 tribal groups from all provinces have gathered at the southern slopes of Alborz to the east of Tehran, which represent a brief anthropology of the whole country at the gateways of Iran's capital city of Tehran. They were mostly taken to Tehran as hostages, once Karim Khan Zand was ousted and when Tehran gradually became known as the nation's capital. Some tribal groups which have often been separated from one another throughout the course of history, have preserved their pastoral and tribal methods of production, their cultural traditions as well as their tribal names and whereabouts."

Various tribal groups reside in different districts of the city of Garmsar including Aradan, Eivankei and the central. The most significant tribal groups residing in Garmsar include Osanlou, Elika'i, (Ali Ka'i), Pazouki, Ameri Arab, Lor, Kurd, Nafar, Bakhtiyari, Baseri, Kati, Gilak, Masoumi Arab, Sarhangi Arab, Derazi Arab and Hodavand tribes.

Elika'i tribe originates from Elika, an area located in Chalous and includes nine tribes known as Gilvari, Qandali, Qasemi, Ashouri, Abvali (Abouli), Shah Hosseini, Qanbari, Galini and Kashani.

During the past two centuries, several families including Ilzadeh from Bakhtiyari tribe, Mish-mast Arab and Qashqais have joined the Elika'i tribe and speak in Elika'i dialect, which is quite similar to Mazandarani, and especially to Saravi (belonging to the city of Sari) dialects. Elika'is, who mainly resided in the villages of Garmsar plain by the beginning of the present century, founded a great number of villages including Adl Abad, Noureddin Abad, Deh Piran, Hadji Abad, Sohrab Khani, Kohantal (Gandal), Ramezan Qareh, Ahmad Abad, Ghiyath Abad and (Nodeh-Khaleseh). The population of Elika'i tribe partially chose to migrate to the cities of Garmsar and Aradan as well as the cities of Tehran and Varamin.

At present, they constitute the most significant tribal groups residing in Garmsar, which according to the social and economic statistics taken on the migrating nomad by early summer 1998, 275 families including 1,255 individuals are living a semi-nomadic life. Their summer resort includes Garmsar's northern heights known as Gilour, the summer resorts of Firouzkouh, Damavand and Polour in Tehran province, while in winter they migrate to the margin of the eastern desert and to the west of Garmsar.

Osanlou Tribe

During the recent centuries, Sardarreh Khar and Dasht Khar (the present Garmsar) have always been of special significance to Iran's rulers and monarchs and various tribal groups including the Turks, have been made to migrate to the area in order to safeguard eastern Tehran against the repeated violations of different cavaliers such as those from Turkey. Osanlou tribe comprising 1,200 families are among the most important Turks who were made to migrate into Khar in 1210 AH from Khamseh in Zanjan at the order of Mohammad Khan Qajar. They have had a decisive political role in the past. Some individuals from Osanlou tribe, who used to serve as soldiers under the rule of Qajar dynasty, participated in several wars along with the Osanlou tribal heads. Under the reign of Reza Shah from the Pahlavi dynasty, among the heads of Osanlou tribe such individuals as Rashid Soltan, Seyfollah Khan, Aqa Reza Khan and Jalil Khan might be mentioned. The most significant tribes comprising the Osanlou are Qobakhlou, Qozlou, Jorablou, Torameshlou, Chozouklou, Mir Akhorlou, Chapeshlou, Yourkhanlou, Rashmehlou, Khalqolou, Iman Khanlou and Koneshlou.

Once the Osanlou tribe arrived at Garmsar, cattle-breeding became its main occupation, while in the recent decades they have been residing in Deh Soltan, Dowlat Abad, Sa'd Abad, Soud Oghlan, Magas Tappeh, Fand, Shah Sefid, Yatri Sofla, Rashmeh, Mahmoud Abad, Moqufeh, Mahmoud Abad Nayeb Ebrahimi, etc. and have been occupied with agriculture.

The Katis

They are of Arab origin and come from Najd in Aman, migrated to Fars and Khuzestan areas in the early post-Islamic centuries. The Katis residing in Varamin and Garmsar have migrated to the area from Fars in Qajar era.

Bazooka Tribe

They were exiled from Orumiyeh around 400 years ago under the reign of the Safavid dynasty, settled down at Khar and Varamin, while a few of them chose to reside at Taroud and Hesarbon villages in Firouzkouh. According to the travel account written about Astarabad, Mazandaran and Gilan, "Bazooka and Asayeshlou tribes are from Aradan who were taken there from Rome under the reign of Shah Ismaeil. Their population is estimated by Saniuddoleh at 600-700, who reside at Radian, which is considered the capital and the most important village of Khar area.

Bazookas speak their own language, namely Turkish. They also speak Persian quite fluently. At present they are mostly centered at Radian and Shah-bough village.

Ameri Arab tribe was made to migrate to the area from Fars province and settled at Kohanabad village. The village was earlier known as Oubeh Arab.

Nafar tribe migrated into Garmsar area from the Fars province capital city of Shiraz. The name of the tribe is taken from the word "Nafar" (person). Under the reign of Nader Shah Afshar and the Zandieh dynasty, the tribe was led by Hadji Hossein Qoli Khan Nafar, and due to his high influence and reputation at the court, the tribe gradually became known by his name. Its population is mentioned by Saniuddoleh to comprise of 30 families. Nafaris reside at Qeshlaq Nafar village.

The Kurds residing in Garmsar area come from two tribes known as Shadlou and Qarachorlou. Their settlement at the area dates back to 1006 AH, which marks the historical migration of the Kurds from southern Caucasus state to Azarbaijan, Khar, Varamin and eventually Khorasan. Some members of Qarachorlou and Shadlou tribes have been residing at Khar and Varamin ever since. The Kurds generally reside at Hossein Abad, Ali-abad, Qal'eh-Kharabeh and Jalil Abad villages. In 1932, the population of the Kurds was registered by Masoud Keyhan as including 120 families.

Hodavand tribe comes from Khorram Abad and is known as Lords. They were transferred to the Fars area by Karim Khan Zand. Later on Agha Mohammad Khan Qajar made them migrate from Fars to the outskirts of Tehran, Varamin and Eivankei. They mainly reside at the cities of Pak Dasht and Varamin. Some of them reside at Eivankei district at Sangab, Kouros-e Bala, Kouros-e Pa'in (upper and lower Kouros) Behvard and Chandab villages. Another Lori tribe, known as Zandi, resides at Lajran village in Garmsar area.

The Exiled Lors

In the beginning of the present century, various Lor tribes were made to migrate to Gramsar from the provinces where they resided earlier. However, in a short while, they returned to their original homeland. For instance, in a document dated April 29, 1930 the reply of the financial department to the decree issued by the Ministry of Finance concerning the housing of 100 Lor families, it was reiterated that 73 families were to be housed at Arbabi village and the remaining 27 to be dispatched to Khaleseh Khar village.

Gilaks reside at the villages at Rameh area to the northeast of Garmsar including Rameh Bala, Rameh Pa'in, (upper and lower Rameh) Chahar Taq and Qalifbaf. In recent years these villages have just been resided in warm seasons, while in the remaining seasons their residents migrate to the cities of Aradan and Garmsar as well as Jalil Abad and Ali-abad villages. The Gilaks speak in Mazandarani dialect.

Residents of Deh Namak

Since old days, the ancient village of Deh Namak, located on the way between Tehran and Khorasan, 45 km to the east of Garmsar, has been a significant residential point. The residents of Deh Namak village and the city of Semnan in Khorasan province are related to one another, while the dialect spoken by them are similar as well.

Other Immigrants

Besides the tribal groups, the area is also resided by a number of migrants from the central province, Kashan, Ardestan and Natanz, among whom one might refer to the Tabataba'i Seyeds from Zavareh in Ardestan residing at Qatoul village.

Top